عاشقانه های بی صدا

ساخت وبلاگ
دیشب با هم حرف زدیم. تو بازم به من تاکید کردی که ما نمی تونیم برای همیشه با هم بمونیم. منم بهت گفتم میدونم و تاکید کردم که نمی خوام مجبورت کنم که با من بمونی.  تو گفتی من تو این مدتی که با هم بودیم خیلی ایثار و فداکاری کردم. خیلی از خودم گذشتم. عاشقانه های بی صدا ...
ما را در سایت عاشقانه های بی صدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sara8james6 بازدید : 187 تاريخ : شنبه 27 آبان 1396 ساعت: 7:34

مهربونم! داری میری مشهد دیدن پدر و مادرت، خوشحالم که میری و پدر ومادرت رو می بینی و حال و هوایی عوض می کنی.  این روزا با وجود مشکلاتی که پیش اومده من و تو، حال خوبی نداریم. برو تا کمی روحیه ات عوض بشه.  من اینجا منتظر برگشتنت هستم. فقط 1 ساعت ه عاشقانه های بی صدا ...
ما را در سایت عاشقانه های بی صدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sara8james6 بازدید : 208 تاريخ : شنبه 27 آبان 1396 ساعت: 7:34

بعضی وقتا انقدر خسته و غمگین و دلشکس&# عاشقانه های بی صدا ...
ما را در سایت عاشقانه های بی صدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6sara8james6 بازدید : 194 تاريخ : شنبه 27 آبان 1396 ساعت: 7:34